در حال حاضر بازار مصالح ساختمانی در چه شرایطی به سر میبرد؟
متاسفانه تورم بازار مصالح ساختمانی به صورت سرسامآوری در حال افزایش است و مصالح بسیار گران شده است. به تازگی نرخ یک درب ماشینرو فلزی با احتساب رنگآمیزی آن به ۲۰ میلیون تومان رسیده است. پنجرههای دوجداره که طی روزهای اخیر به قیمت ۵۰ میلیون تومان خریدهام، امروز به ۶۵ میلیون تومان رسیده است.
درخصوص مشکلات و چالشهایی که هم اکنون در بخش ساختمانسازی وجود دارد، توضیح دهید.
مساله اصلی و مهم در بخش ساختوساز، گرانی قیمت زمین است که از هیچگونه ضابطهای پیروی نمیکند. به عبارتی وقتی در یک زمین پروژهای را میسازیم، نگران این هستیم که پس از اتمام و فروش این واحدهای مسکونی، آیا میتوانیم زمین مناسب دیگری برای ساخت پروژههای جدید پیدا کنیم یا خیر. بنابراین در حال حاضر مساله تامین زمین برای ما به یک کابوس تبدیل شده است. منفی بودن حرکت و عملکرد ما در بخش ساختوساز را از این مساله میتوانید مشاهده کنید که من به عنوان سازنده مسکن حدود ۲۰ سال پیش ۶۴ واحد مسکونی را در یک شهرک احداث کردم و این واحدها را به فروش رساندم و امروز پس از ۲۰ سال تلاش در بخش ساختمانسازی و تولید مسکن، متاسفانه سرمایه کنونی من به قدری افت و کاهش پیدا کرده که با سرمایه فعلی خود نمیتوانم این واحدها را خریداری کنم. به عبارتی اگر این واحدهای مسکونی را نمیفروختم و ۲۰ سال در بخش تولید مسکن تلاش نمیکردم، سرمایه من بیشتر از سرمایه کنونی بود و قطعا به نفعم بود. بنابراین در کشور ما با وجود این فرهنگ ساختوساز و موانع موجود، ساختمانسازی به ضرر سازندگان و انبوهسازان است. از طرفی طی ماههای اخیر شاهد این بودیم که بحران یونولیت در بخش ساختمان کشور به وجود آمد و سوال من این است که مگر یونولیت چه کالای استراتژیکی است که بتواند برای یک کشور بحران ایجاد کند؟ یعنی واقعا آیا دولتمردان و مسوولان نمیتوانند به نحوی برنامهریزی کنند که مواد اولیه موردنیاز برای تولید یونولیت از طرف پتروشیمیها به موقع تامین شود یا درواقع با این اقدام به دنبال ایجاد رانت برای عدهای خاص هستند تا به دنبال آن گرانی این مصالح را رقم بزنند؟ به بیان بهتر از فرصتهای موجود در بخش ساختمان به جای استفاده، سوءاستفاده میکنند. در چنین شرایطی ساختوساز برای شرکتهای ساختمانی به یک کابوس تبدیل شده است و اصلا امکان ساختمانسازی وجود ندارد. از سوی دیگر مشخص نیست که سازمان دارایی بر چه مبنایی با ما برخورد خواهد کرد. به طور نمونه وقتی قرار است چند صد میلیون تومان به حساب مالک واریز شود، بانک طبق دستور سازمان دارایی، اعلام میکند که باید کپی قولنامه را ارائه کنید تا مشخص شود که آیا این مبلغ از محل فروش مسکن به حساب سازنده واریز شده است یا از محل دیگری بوده است. بنابراین ما نمیتوانیم بدون ارائه کپی قولنامه، پولی را به حساب خود واریز کنیم.
آیا در زمینه ساخت مسکن ملی مشارکت کردهاید؟
مسکن ملی نیز مشکل دیگری است که به مشکلات سازندگان و تولیدکنندگان اضافه شده است. مساله ساختوساز و تولید مسکن نباید وارد سیاسیبازی شود، در این صورت اهداف اصلی تولید مسکن مغفول خواهد ماند. بعضی از سازندگانی که در ساخت مسکن اجتماعی مشارکت دارند، از نرخ تعدیل منفی گلهمند هستند. اما سوال این است که با وجود تورم و گرانی روزافزون، آیا تعدیل منفی منطقی است؟ وقتی سوال میپرسیم که چرا تعدیل منفی در نظر گرفتهاید، پاسخ میدهند که اگر تعدیل مثبت در نظر بگیریم، قیمت تمامشده ساختمان بالاتر میرود و باعث میشود مسکن اجتماعی گرانتر شود و درنهایت مردم توان خرید نخواهند داشت. اما به این موضوع توجه نمیکنند که در این بین سازندگان چه تقصیری دارند که نرخ تعدیل معقول را اعلام نمیکنند. مسکن ملی هم در استان اردبیل با مشکل تامین زمین مواجه است. از سوی دیگر میبینیم که ساختوسازها در قالب تولید مسکن دولتی را تغییر میدهند. طی سالهای گذشته بر ساخت مسکن در ارتفاع تاکید داشتند و سازندهها را از افقیسازی منع میکردند؛ اکنون بر افقیسازی تاکید دارند و دولتها درواقع بر اساس سیاستهای خود ضوابط و قوانین را تغییر میدهند. به طوری که هم اکنون شروع به ساخت شهرهای بسیار کوچک کردهاند که در این مناطق واحدهای تکواحدی و دوواحدی بسازند و زمین به خود مردم بدهند. اما این سیاستها راهکار تولید مسکن نیست.